جایگاه و اهمیت رشته‌های علوم انسانی

با پیشرفت وشکوفایی علوم تجربی و علوم پایه طی سده‌های گذشته، دست آوردها و تاثیرات غیرقابل انکار آنها بر ابعاد مختلف زیست انسان مدرن و چشم انداز گسترده‌ای که این علوم پیش روی ما قرار داده‌اند این سوال پیش می‌آید که در عصر حاضر رشته‌های علوم انسانی به چه کار می‌آیند؟

اهمیت آنها چیست و با وجود پاسخگویی صریح، دقیق و شفاف علوم تجربی و علوم پایه به مسائل و پرسش‌های انسان در مورد طبیعت چه نیازی به رشته‌های علوم انسانی وجود دارد؟ آیا رشته‌های علوم انسانی را کماکان می‌توان علم به حساب آورد و به نتایج و دست‌آوردهای آنها به سان دیگر یافته‌های علمی اهمیت داد؟ ضرورت و لزوم پرداختن به علوم انسانی از کجا نشات می‌گیرد؟ در ادامه سعی خواهیم کرد با ارائه‌ی توضیحاتی به این سوالات پاسخ دهیم.

در این مقاله به رشته‌های علوم انسانی، کاربرد رشته‌های علوم انسانی، دلایل تحصیل در رشته‌های علوم انسانی و کسب برخی مهارت‌ها بعد از تحصیل در رشته‌های علوم انسانی خواهیم پرداخت. اگر خودتان نیز بخواهید در این زمینه با کم‌ترین هزینه تولید محتوا انجام دهید، به شما پیشنهاد می‌کنیم سایت رایا مارکتینگ را انتخاب کنید.

رشته های علوم انسانی

رشته‌های علوم انسانی، مادر علوم

تمامی رشته‌های علمی موجود عبارتند از انباشتی از اطلاعات، پارادایم‌ها، تجربیات، مشاهدات، آزمایشات، فرضیات و نظریاتی که از شاخه‌های اصلی منشعب شده و در طول تاریخ تغییر و تحول یافته و پس از تخصصی شدن و تفکیک گاهاً با هم برخورد کرده زمینه‌های جدیدی پدید آورده‌اند و به شکل فعلی درآمده‌اند. بد نیست بدانیم که آنچه امروز به نام علم می‌شناسیم شامل تمامی دانش، خرد و آگاهی انسان در طول تاریخ نیست و تنها به آن بخشی از دانش بشری اطلاق می‌شود که پس از عصر روشنگری و پدید آمدن موج عقل گرایی و نحول فلسفی در اروپای پس از قرون وسطی به صورت مدون و طبق ارزش‌های این عصر مدون و نامگذاری شد.

تا پیش از آن معیارهای عقلانی برای تشخیص علم و غیر علم وجود نداشت و فلسفه در این دوره آنها را وضع کرد. پس می‌توان چنین نتیجه گرفت که فلسفه به عنوان یکی از مهم‌ترین رشته‌های علوم انسانی مادر علوم امروزی است و معیارهای علمی بودن یا نبودن که باید با آن در مورد رشته‌های علوم انسانی قضاوت کرد، خود حاصل کار فلاسفه می‌باشند. همچنین تاریخ و مطالعات به طور کلی و تاریخ علم (که بدون آن علم معنایی ندارد) به طور خاص از رشته‌های علوم انسانی می‌باشند که در کنار فلسفه به شکل‌گیری علوم و انتقال تجربیات دانسته‌های نسل‌ها بیشترین تاثیر را داشته‌اند.

همچنین تعریف حدود و مرزهای علم، جهت دهی و تعیین اهداف هر شاخه علمی و تعیین جایگاه هر رشته علمی به نسبت کل دانش بشری بر عهده فلسفه و فلسفه علم می‌باشد. اهمیت این موضوع زمانی آشکار می‌شود که بدانیم ارزش‌های به ظاهر بدیهی علوم فعلی از جمله عقل گرایی، تجربه گرایی یا کارکردگرایی فی نفسه ارزش نبوده و تنها ارزش‌های مسلط بر فلسفه‌ی یک دوره‌ی خاص از تاریخ فلسفه می‌باشند و اعتبار خود را از برهان‌های فلسفی دارند.

به شما پیشنهاد می‌کنیم مقاله "تولید محتوا برای رشته‌های علوم انسانی" را نیز مطالعه کنید تا در این زمینه دید قوی و کاملی به‌دست آورید.

رشته‌های علوم انسانی، مادر علوم

با این اوصاف نمی‌توان با این ارزش‌ها و معیارها در مورد اهمیت رشته‌های علوم انسانی قضاوت کرد هرچند می‌توان بسیاری از علوم انسانی را با این مقاصد در زندگی به کار گرفت و دید کاربردی به آنها داشت. همچنین اصل ابطال‌پذیری که علم، شبه علم و غیرعلم را تعریف می‌کند خود یک دستاورد فلسفی است.

 

کاربرد رشته‌های علوم انسانی

به دلیل تاثیر قابل سنجش و عینی بکارگیری فلسفه پوزیتیویستی در علوم تجربی و پایه در عصر روشنگری و تحول عظیم حاصل از آن، تلاش‌های زیادی از آن تاریخ تا به حال صورت گرفته تا رشته‌‌های علوم انسانی تابع این ارزش‌ها شوند و در این مسیر بسیاری از این علوم جنبه‌های کاربردی و تجربی خود را نمایان کرده و دانش ما را نسبت به انسان گسترش داده‌اند.

از جمله می‌توان به روانشناسی اشاره کرد که با بکارگیری روش آزمایش و مشاهده، اینبار بر روی خود انسان به جای اجزاء طبیعت، بسیاری سازوکارهای روان انسان را کشف کرده که تا پیش از آن ناشناخته مانده بود. همچنین جامعه شناسی، سیاست، اقتصاد و ... با بکارگیری روش‌ها و دست آوردهای دیگر علوم در این راه موفقیت‌های چشم گیری داشته‌اند.

 

دلایل تحصیل در رشته‌های علوم انسانی

علوم انسانی رشته‌هایی است که شامل مطالعه جنبه‌های مختلف جامعه بشری و فرهنگ است. این جنبه‌ها شامل مردم شناسی، باستان شناسی، آثار کلاسیک، تاریخ بشریت، زبان شناسی باستان و مدرن و زبان‌ها، حقوق و سیاست، ادبیات، فلسفه، دین، هنرهای نمایشی و هنرهای تجسمی است. رشته علوم انسانی همه چیز در مورد مطالعه وضعیت انسان، فرهنگ، تاریخ و سایر جنبه‌های اصلی است. از روش انتقادی، فلسفی و تحلیلی در استخراج پاسخ، گمانه‌زنی‌ها و مقدمات درک انسان استفاده می‌کند.

جریان علوم انسانی شما را آماده می‌کند تا یاد بگیرید چگونه با خلاقیت (Crative Thinking) و انتقاد فکر کنید، از افراد سوال کنید و پاسخ بگیرید. در مجموع، این یک رویکرد کل نگر به آموزش است زیرا بنیادی گسترده را در چندین رشته دانشگاهی ارائه می‌دهد.

دلایل تحصیل در رشته‌های علوم انسانی

تحصیلات در علوم انسانی (Humanities Education) تعدادی گزینه شغلی را ارائه می‌دهد زیرا شما به جدیدترین مهارت‌هایی که بیشتر مورد تقاضای استخدام کنندگان است مجهز خواهید شد. به عنوان یک دانش آموخته رشته‌های علوم انسانی مهارت‌هایی مانند مهارت‌های ارتباطی (شفاهی و کتبی)، خلاقیت و مهارت‌های تفکر انتقادی، حل مسئله و استدلال تحلیلی را خواهید آموخت.

جهان امروز به سرعت در حال تغییر است و هرچه ما در جهان ارتباط بیشتری پیدا می‌کنیم، فرصت‌های موجود نیز به صورت تصاعدی رشد می‌کنند. همین امر در مورد بازار کار صدق می‌کند و کارهای جالب توجه بیشتری وجود دارد که می‌توان آنها را پس از تحصیل در رشته علوم انسانی انجام داد. نه تنها گزینه‌های شغلی متعددی پس از علوم انسانی وجود دارد، بلکه دامنه گسترده‌ای در هر یک از این مشاغل وجود دارد.

اکنون، موضوعات مرتبط با علوم انسانی دست به دست هم داده با سایر رشته‌ها است و ترکیبی از مهارت‌های نرم و مهارت‌های سخت در اکثر فضاهای کاری ضروری است. یک مدرک علوم انسانی دانش آموزان را با مهارت‌هایی مجهز می‌کند که برای موفقیت و پیشرفت در نیروی کار رقابتی آینده بسیار مهم است.

بسیاری از کارفرمایان مهارت‌های زندگی مانند حل مسئله و تفکر انتقادی را عمده مهارت‌های قابل استخدام می‌دانند. این مهارت‌ها در دوره‌های علوم انسانی تأکید و آموزش داده می‌شوند. از آنجا که کارفرمایان به دنبال توانایی بالقوه کارگران برای تفکر خلاق و یافتن راه حل برای مشکلات هستند، نوآوری و ایده پردازی با فکر کردن خارج از چارچوب، اهمیت مهارت‌های اساسی زندگی بالاتر از دهه‌های قبل است.

دلایل تحصیل در رشته‌های علوم انسانی

کسب برخی مهارت‌ها بعد از تحصیل در رشته‌های علوم انسانی

طبق مجمع جهانی اقتصاد، حل مسئله پیچیده، تفکر انتقادی، خلاقیت، مدیریت افراد و هوش هیجانی از مهارت‌های برتر دانش آموزان برای پیشرفت در محل کار آینده است. درست مانند سایر گروه‌های موضوعی، مهارت‌هایی وجود دارد که مطالعه دروس رشته‌های علوم انسانی به پیشرفت آنها کمک می‌کند. یادگیری این مهارت‌های برتر در زمان امروز به نیاز اساسی تبدیل شده‌است زیرا گزینه‌های شغلی رشته علوم انسانی تقریبا با همه رشته‌های اصلی ادغام شده‌اند. بیایید نگاهی به برخی از مهارت‌های شما بعد از تحصیل در علوم انسانی بیندازیم:

تفکر خلاق و انتقادی

داشتن توانایی تفکر خارج از چارچوب ، به چالش کشیدن وضع موجود، طرح سوال و پرسیدن سوالات صحیح بسیار مهم است. تفکر انتقادی توانایی تفکر روشن و منطقی برای درک ارتباط منطقی و عملی بین ایده‌ها و مفاهیم است. مهارت‌های تفکر انتقادی یکی از مهارت‌های برتر دانش آموزان است تا بتوانند به عنوان یک حرفه‌ای با ساختارها و محیط‌های پیچیده محیط کار سازگار شوند. برای توسعه یک رویکرد تفکر انتقادی، مشاهده، تجزیه و تحلیل، تفسیر، ارزیابی، شناسایی، توضیح ، حل مسئله و تصمیم گیری را از طریق ایده‌ها و مفاهیم موجود در رشته‌های علوم انسانی می‌آموزید. و تفکر خلاق به شما امکان می‌دهد تقریباً در هر جنبه از زندگی امکانات را گسترش داده و کشف کنید.

 

مشاهده

توانایی توجه به واقعیت‌های کلیدی و وقایع مهم در اطراف و همچنین آگاهی از جنبه‌های کوچک تا بزرگ‌تر، هم در کوتاه‌مدت و هم در بلند مدت مفید است. مشاهده یک مهارت زندگی ضروری است. ذهن‌های امروزی جوانان به خوبی به فناوری پیشرفته‌ای مجهز شده‌اند که مشاهده و آگاهی از اقدامات و محیط اطراف آنها برای داشتن یک زندگی موفق حیاتی می‌شود.

اگر بخواهید در زمینه تایپیست استخدام شوید، برای اطلاع از شرایط آن روی عبارت استخدام دورکاری تایپیست کلیک کنید.

کسب برخی مهارت‌ها بعد از تحصیل در رشته‌های علوم انسانی

همدلی و بصیرت

همدلی نه تنها در محل کار بلکه در زندگی شخصی نیز مهم است. یادگیری عمیق درباره زندگی و فرهنگ انسان باعث پذیرفتن و درک بیشتر فرد می‌شود. همدلی کردن درمورد درک عمیق مشکلات است. وقتی تفکر طراحی در زندگی واقعی اعمال می‌شود، دانش آموزان یاد می‌گیرند که همدلی را درک کرده و خود و دیگران را بهتر درک کنند. دانش آموزان رشته‌های علوم انسانی با استفاده از بینش و مشاهده جزئیات، تصمیمات بزرگ‌تر زندگی را به طور موثرتری می‌گیرند.

 

ارتباطات

یکی از مهم‌ترین مهارت‌های فارغ از زمینه‌ای که در آن وجود دارد، ارتباطات است. ارتباطات اساس همه تعاملات ما است و شاید ارزشمندترین مهارتی باشد که فرد در مطالعه علوم انسانی می‌گیرد. داشتن توانایی برقراری ارتباط موثر یکی از مهم‌ترین مهارت‌های زندگی دانش آموزان و افراد است. مهارت‌های ارتباطی چیزی نیست که کسی با آن متولد شود بلکه مدتی رشد می‌کند. تسلط بر این مهارت‌های اساسی زندگی ممکن است یک عمر هم طول بکشد.

مهارت‌های ارتباطی (Communication Skills) موثر هنگام درخواست شغل یا جستجوی ترفیع یا حتی ارتباط با سرپرستان به شما کمک زیادی می‌کند. مهارت‌های ارتباطی برای صحبت صحیح و در عین حال داشتن تماس چشمی خوب، گوش دادن به طور موثر، ارائه ایده‌های دقیق شما لازم است. بسیاری از این مهارت‌های مهم زندگی است که بیشتر مدیران به دنبال آن هستند.

ارتباطات

سخن آخر

علوم انسانی، آن شاخه‌های دانش که مربوط به انسان‌ها و فرهنگ آنها است یا روش‌های تحلیلی و انتقادی تحقیق ناشی از قدردانی از ارزش‌های انسانی و توانایی منحصر به فرد روح انسان برای بیان خود است. به عنوان گروهی از رشته‌های آموزشی، علوم انسانی از نظر محتوا و روش از علوم فیزیکی و بیولوژیکی و تا حدودی با قاطعیت کمتر از علوم اجتماعی متمایز می‌شوند. علوم انسانی شامل مطالعه همه زبان‌ها و ادبیات، هنرها ، تاریخ و فلسفه است.

در صورتی‌که قصد داشته‌باشید در زمینه رشته‌های علوم انسانی تولید محتوا انجام دهید، به شما پیشنهاد می‌کنیم سایت رایا مارکتینگ را انتخاب کنید زیرا با داشتن نویسندگان متخصص، سفارش شما را با بالاترین کیفیت و در کوتاه‌ترین زمان ممکن تحویل خواهند داد.