ادبیات نویسی چیست؟
هر کدام از بخش های ادبیات با رساله های تخصصی اقتصاد سیاسی، نجوم، فلسفه و یا حتی تاریخ با یکدیگر کاملا متفاوت است، این تفاوت به حدی است که که نه فقط برای..
رویایتان را در تولید محتوا به واقعیت می رسانیم. رایا مارکتینگ با بکارگیری بیش از 7000 نویسنده متخصص در تمامی زمینه های کسب و کار، برگزاری آزمون تخصصی نویسنده سئوکار، دیتاماینینگ و مدیریتی ویژه توانسته است علاوه بر حفظ و کنترل کیفیت، هزینه تولید محتوا را برای بازاریابی محتوایی سایتتان به طرز قابل ملاحظه ایی کاهش دهد. تولید محتوا در تمامی زمینه های کسب و کار به بیش از 7 زبان زنده دنیا تولید و ترجمه می گردد.
اصطلاح "نوشتن ادبیات" آثار نویسندگانی مثل شکسپیر، میلتون یا وردزورث را به ذهن خطور می کند. در واقع تمامی نمونه های قطعی، همه آن چه که این اصطلاح بر آن دلالت دارد.
گروه رایا مارکتینگ این اصطلاح را به طور غریزی با ویژگی هایی از جمله لیاقت هنری، نبوغ خلاقیت و بیان اشرافی ترین خصوصیات بشری مرتبط می سازد. در این مقاله نیز رایا مارکتینگ بر آن آمده که برخی از ویژگی های این نوع نوشتن ادبیات را بررسی کند.
شما به راحتی می توانید آثار ادبی را در درجه اول با هدف خلاقانه یا هنری خودشان از دیگر نوشته ها تشخیص دهید.
مطالعه مقاله نحوه نوشتن گام به گام مقاله ادبی چگونه است؟ را به شما توصیه می کنیم.
هر کدام از بخش های ادبیات با رساله های تخصصی اقتصاد سیاسی، نجوم، فلسفه و یا حتی تاریخ با یکدیگر کاملا متفاوت است، این تفاوت به حدی است که که نه فقط برای طبقه خاصی از خوانندگان، بلکه برای تمام مردان و زنان باعث جلب توجه است و تا حدی درست است که هدف این رساله صرفاً انتقال دانش است، و به گونه ای که یک هدف ایده آل از این ادبیات، به غیر از این که دانش را منتقل می کند موجب ایجاد رضایت زیبایی شناختی از طریق نحوه استفاده از موضوع مورد نظر در ادبیات است.
نویسنده این مقاله بر تفاوت بین نوشتن مقاله تعلیمی و ادبیات که دارای بعد دیگر زیبایی شناختی است، بسیار تأکید می کند. به طوری که از نظر اصولی، ادبیات "بیان زندگی از طریق زبان" می باشد اما زبان، عمیق تر از زمانی است که برای انتقال اطلاعات استفاده می شود.
نوشتن ادبیات، همان طور که در بخش بالا به آن اشاره هم کردیم هدف آن خلاقانه و هنری است و با دقت بالایی ساختار یافته است که در آن از کلمات جهت تأثیر بلاغی جریان نوشته و خواندن آن ها و ویژگی های احساسی و توصیفی آن ها استفاده می کند.
همچنین نویسندگان ادبیات می توانند از قافیه، کنایه، لحن، ریتم، گفتگو و انواع مختلف آن مانند گویش ها و عامیانه و مجموعه ای از عناصر دیگر در ساخت یک اثر منثور، نمایش خاص یا شعر استفاده کنند.
اگر دقت کرده باشید تمام داستان ها به نوعی جادو و حیله گری است در واقع یک ترفند اعتماد به نفس می باشد که سعی در ایجاد باور مردم نسبت به واقعیت دارد در صورتی که حقیقتی وجود ندارد. و از جانبی نیز یک داستان نویس سعی بر این دارد که خواننده را متقاعد کند که جامعه را به طور کلی می بیند و می شناسد.
در اصل نوشتن ادبیات "پاسخ" است، پاسخ یک دیدگاه شخصی ذهنی می باشد که نویسنده از طریق افکار ، مضامین، خاطرات و ایده های خود را بیان می کند، نویسنده با استفاده از پوشش این کلمات از خود برای ایجاد یا تحریک پاسخ در خواننده خود کمک می گیرد.
مخاطبین گرامی در نظر داشته باشید شرکت رایا مارکتینگ با بیش از 100 نوع ایده تولید محتوا و همچنین سفارش تولید محتوا میتواند شما را در این امر یاری کند تا بتوانید محتوا مد نظر خود را زیر نظر متخصصان ثبت سفارش نمایید.
البته مسئله فقط این نیست که نویسنده به دنبال موضوعات مرتبط با خودش باشد بلکه باید با تجربه ای که از خودش در حیطه ی کاری دارد به مسائل دیگران نیز هم توجه کند. پس نویسنده می تواند از مسائل دیگران نیز بنویسد زیرا احساس می کند افراد دیگر نیز همانند او هستند.
در کشور هیل ولز، R. S. Thomas دیدگاه خود را به منظره ای که مشاهده می کرد این گونه منتقل می کند:
-
برای دیدن شما بسیار دور از ذهن است
-
گوسفندان در در حال چرا هستند ،
-
رکاب زدن و پوسیدگی پا
-
کندن پوست از استخوان
-
به یک روال معمولی چیدمان عاشقانه صورت می گیرد
-
دارای زمینه تاریک
در این دیدگاه نویسنده از یک فراخوانی قدرتمند وحشیگری شدید، ویرانی، حتی بی تفاوتی در حومه شهر و با استفاده از زبان تیزبین که روحیه تیره و تار او را نیز منتقل می کند، استفاده کرده است.
اما حالا در مقابل نویسنده توماس، نویسنده ی دیگری با نام Keat's To Autumn تصویری لطیف و احساسی از این فصل را به تصویر می کشد که تصورات او این چنین است:
-
فصل غبار و مثمر ثمر بودن
-
دوستی آفتاب با سرزمین
-
هم اندیشی کردن با او درباره نحوه بارگذاری و برکت دادن
-
با میوه های چون انگور که دور پیچ های کاهگل نقش زیبایی می آفرینند
هر دو این نوشته های ادبی دارای یک واکنش خلاقانه، خیالی نسبت به یک صحنه خاص را نشان می دهند و روش های متضادی را نیز شامل می شوند که یک شاعر می تواند در آن با استفاده از مهارت داستان نویسی حال خود را به دست آورد و واکنش مخاطبان را تحریک کند.
البته عناصری مثل ریتم، قافیه، خواندن و آواز با هم ترکیب می شوند و تشکیل یک ساختار منسجم از خلق و خو را ایجاد می کنند، ساختاری که قابل تشخیص برای ادبیات است.
جدا از ترکیب کردن دقیق یقین و تردید در ذهنیت شاعر، یکی از حرکات می تواند حاکمیت هنر این باشد که ایده آل ها را واقعی و حقیقت ساخته و آگاهی غیر شخصی ضعیفی را بر ساختار نوشته مشخص ارائه می دهد.
ادبیات و ادبیات یک فرایند ارتباطی است که "به ما کمک می کند بهتر زندگی را درک کنیم".]
شاید ما باید انگیزه ی نویسنده را نیز از جمله عواملی در نظر بگیریم که ادبیات را از سایر اشکال نوشتاری متمایز می کند. به طور کلی این انگیزه نویسنده است که انرژی رشته های خلاقیت را در شکل دادن به کار تمام شده دور هم جمع آوری می کند.
ارنست همینگوی دلایل نوشتن ادبیات خود را این گونه بیان می کند:
از چیزهایی که اتفاق افتاده است و از چیزهایی که وجود دارند و از همه مواردی که اطلاع دارید و همه کسانی که نمی توانید آن ها را بشناسید، شما از طریق ابداع خود چیزی را درست می کنید که نمایشی نیست بلکه یک چیز کاملاً واقعی از هر مورد واقعی و زنده ای واقعی تر است و اگر شما آن را به اندازه کافی خوب تولید می کنید، به آن جاودانگی می بخشید. به همین دلیل است که شما می نویسید و بدون هیچ دلیل دیگری که از آن اطلاع داشته باشید.
ژرژ سیمنون جستجوی خود از نظر ارزش درمانی را مطرح می کند:
من این نظر را دارم اگر فردی میلی به هنرمند شدن دارد، بایستی در وهله اول خودش را پیدا کند. البته هر نویسنده ای باید خودش را از طریق تمامی نوشته هایش، شخصیت های خود را پیدا کند.
فیلیپ لارکین نیز دلیل خودش را برای نوشتن شعرها به عنوان "برای حفظ چیزهایی که من دیده ام / فکر کردم / احساس کردم (اگر بتوانم یک تجربه ترکیبی و پیچیده را نشان خواهم داد) هم برای خودم و هم برای دیگران" را بیان می کند.
در ادامه، Whitsun انگیزه خود را به منظره ای که از قطار دیده می شود و به دست آورده را بیان می کند:
گویی در پایان یک رویداد بیرون است
تکان دادن ها برای خداحافظی
به چیزی که از آن جان سالم به در برده و ضربه خورده، من تکیه می دهم
دفعه بعد سریع تر، کنجکاوتر
و دوباره همه را با اصطلاحات مختلفی مشاهده کرد:
پدرانی که زیر لباسشان دارای یک کمربند پهن است
و پیشانی های چروک؛ مادران لاغر و چاق؛
انگیزه اصلی در اثر " پشت هیچ کس" ادوارد توماس توصیف تجربه عشق او است:
هیچ کس به اندازه ی شما
این گل من را دوست دارد،
یا گلایه می کنید
روز مرگ آن را
در حالی که انگیزه عقب اندرو یانگ، در چشم انداز مرگ، بدیهی است:
باید به این رسید
نمی توانی با بوسه مرا بیدار کنی
اما تصور کن من خیلی دیر می خوابم
همان طور که از مطالب بالا متوجه شدید انگیزه ی شخصی یکی از ویژگی های اساسی برای نوشتن ادبیات است. در حقیقت پشتوانه خلاقیت است و دو نمونه ی اخیر نمونه هایی از مضامین عالی را ارائه می دهد که بارها و بارها نه تنها در نوشتن ادبیات، بلکه در همه هنرها استفاده می شود، عشق، مرگ، جنگ و صلح.
به نظر می رسد این چنین مضامین الهام گرفته از تجربه ی چند ساله هنرمندان است.
بنابراین شاید بتوان گفت انگیزه های نویسندگان ادبیات و ادبیات باید سرشار از احساسات آن ها باشد و تمایل به ابراز وجود، شیفتگی دائمی به بشریت در انواع مختلف اثرات آن ها ، نیازمند برقراری و کنار آمدن با روابط باشد، همان طوری که به طور حتم در جهان اطراف ما وجود دارد.
واقعاً همین است تلاش برای دستیابی به یک جهان ایده آل که فقط می تواند در تخیل وجود داشته باشد و شاید در قلب همه ی ما که نیاز به شکل گیری، شکل دادن، چیزهای زیبایی باشد.
هنرمند بایستی بتواند تعارضات درونی خودش را حل نماید و به تفاهم برسد و به دنبال معنای معتبر زندگی، مرگ و همه چیز باشد. نویسنده ادبیات همیشه به دنبال نوعی حقیقت متغیر و در حال پیشرفت است. در واقع یک حقیقت خلاقانه هنری، حقیقتی است که در هر فردی وجود دارد و باید بتوان آن را درک کرد، رؤیت شود تا قابل فهم باشد.
در بعضی موارد شاید انگیزه این نویسنده به عنوان نیازی برای خلق جهان های دیگر تلقی شود، مثل روشی كه میلتون و تالكین جهان های دیگری را خلق كرده اند تا بتوانند درگیری های واقعی و حقیقی را در صفحه دیگری از زندگی مطرح كنند.
ژانرهای مختلفی که در رمان های چالش بر انگیز وجود دارد ویژگی های خاصی را برای مفهوم "نوشتن ادبیات" ایجاد می کنند. برای مثال رمان هایی چون پلیسی و رمان های علمی تخیلی و خلاقانه تصویری از زندگی واقعی هستند. البته ممکن است جدی بودن آن ها را به عنوان مبحثی از ادبیات زیر سوال ببریم، یا این که برایمان سوال پیش می آید که آیا آن ها می توانند به آرمان های والایی در هنر برسند، اما باز هم ممکن است پس از آن نیز به همان مقدار معنای "حقیقی" و "آرمان های عالی هنر" را زیر سوال ببریم.
ممکن است رمان هایی که مشهور هستند آنقدر به درگیری های بزرگ زندگی نپردازند، یا این که به دنبال حقیقت و زیبایی نباشند که ممکن است با جنبه های دیگر زندگی سر و کار داشته باشند یا به یک داستان خارق العاده می پردازند، اما باز هم سوالی که ذهن ما را درگیر می کند این است که آیا هنوز هم می توان آن ها را "ادبیات" دانست؟ آیا آن ها هنوز هم مانند یک ادبیات "حقیقی" سهم مهمی در درک ما از جهان را دارند؟
روشن است که آثار "ادبی" مثل آثار جنگ و صلح تولستوی و یادآوری چیزهای گذشته پروست به عنوان یک هسته اصلی یک واقعه، جنبه ای از زندگی واقعی محسوب می شوند و یک جهانی خارق العاده را در اطراف آن هسته ایجاد می کنند.
این آثار درباره افراد واقعی نوشته شده اند که در تجارت واقعی دنیای امروزی زندگی می کنند. آن ها دانش، درک و تجربه را به خواننده منتقل می کنند و به همین خاطر مهم تلقی می شوند. البته با این حال آن ها با رمان های علمی تخیلی و کارآگاهی مشترک هستند. تمامی این موارد که به آن ها اشاره شد کتاب هستند و متشکل از کلماتی که برای بیان مواردی در آن استفاده شده هستند، این کلمات ممکن است خوانده شوند یا حتی خوانده نشوند و حتی ممکن است در انتقال درک آن چه از جهان بیرون هست را به تصویر می کشند موفق باشند یا ناموفق.
البته از نظر بنده این به قضاوت های ارزش ذهنی ما برمی گردد و معتقدم ادبیات همانند یک "کلیسای گسترده" است که بتواند با هر موضوعی که تصور می کنید سر وکار داشته باشد و در نهایت این خوانندگان هستند که در مورد ارزش هر اثر خاص تصمیم گیری می کنند و این که آیا واقعا این اثر شایسته جایگاه در سالنامه تاریخ ادبیات را دارد یا خیر.
هدف کلیه ی نویسندگان این است که "جهان" را برای ما به تصویر بکشند، اما در حقیقت هیچ کدام از نویسندگان نمی توانند این کار را انجام دهند و "ادبیات ادبیات" باید انواع مختلفی از نویسندگان را در بر بگیرد زیرا هر کدام از آن ها سعی دارند مواردی را به ما نشان دهند که به طور کلی امکان نمایش آن ها وجود ندارد.
هرکدام از نویسندگان چه تولستوی و چه ریموند چندلر، فقط می توانند درک کوچکی از تفاهم و مفاهیم خود را به ما ارائه بدهند. ولی بالاخره این آثار موفق خواهند بود و ماندگار هستند که باید "ادبیات" تلقی شوند، از جانبی آن ادبیات موفق خواهد شد که قطعه ای از زندگی را در خود گنجانده است، بنابراین دیده می شود، خوانده می شود و قابل درک خواهد بود.
منبع:
هدیه رایا مارکتینگ به شما
از آنجاییکه ارائه محتوای با کیفیت (از نظر کپی نبودن، قدرت انتقال مفاهیم، سئو و تخصصی بودن) بزرگترین دغدغه رایا مارکتینگ می باشد، همواره خودمان را در معرض تست شما کارفرمایان گرانقدر قرار می دهیم. از این رو می توانید درخواست نمونه محتوای رایگان با کلمه کلیدی یا عنوان مد نظرتان را بدهید تا پس از دریافت یک تا دو نمونه محتوا به راحتی بتوانید تصمیم گیری بفرمایید.
فرم درخواست محتوای هدیهتوصیه رایا مارکتینگ به شما:
تولید محتوا را جدی بگیرید، تمامی سایتهای برتر مثل دیجی کالا، زومیت، بامیلو، تبیان، ورزش 3 و غیره با تولید محتوای یونیک و فراوان به موفقیت رسیدند، شما نیز با تعیین استراتژی درست و تولید محتوای منظم و مداوم می توانید موقعیت بازاریابی اینترنتی خود را ارتقا دهید.
رویایتان را در تولید محتوا به واقعیت می رسانیم. رایا مارکتینگ با بکارگیری بیش از 7000 نویسنده متخصص در تمامی زمینه های کسب و کار، برگزاری آزمون تخصصی نویسنده سئوکار، دیتاماینینگ و مدیریتی ویژه توانسته است علاوه بر حفظ و کنترل کیفیت، هزینه تولید محتوا را برای بازاریابی محتوایی سایتتان به طرز قابل ملاحظه ایی کاهش دهد. تولید محتوا در تمامی زمینه های کسب و کار به بیش از 7 زبان زنده دنیا تولید و ترجمه می گردد.
لیست نظرات
x اولین نظر را شما ثبت نمائید