شناخت نقش مهم علوم انسانی در جامعه

امروزه یکی از مباحث مهم مطرح در جوامع بشری، بحث تحول در علوم انسانی است. علت اهمیت این موضوع ناشی از این است که عنصر سازنده و نیرو محرکه ی هر جامعه ای، نیروی انسانی آن است. این عامل سازنده که نقش حیاتی و مهمی در پیشبرد اهداف عالی جامعه دارد، نیازمند تعلیم، تربیت و پرورش توانمندی‌های بالقوه‌ای است که در نتیجه آن سطح فرهنگ، زندگی، رشد اقتصادی کشور، امنیت و پیشرفت در سایر علوم حاصل خواهد شد. طبیعتاً پیشرفت و رشد همه جانبه‌ی انسان نیازمند تعالیم هدفمند و صحیح است، که این امر نیازمند به بررسی و تدوین علوم انسانی است.

از آنجایی که انسان روز به روز دچار تحولاتی می شود پس علوم مرتبط با او نیز باید به طور مداوم مورد بازبینی و وارسی قرار گیرد. علوم مرتبط با انسان تحت تأثیر مکاتب فلسفی موجود، است به این معنا که چیستی و چرایی هر کدام از علوم متأثر از مکتب فلسفی است که علم نشأت گرفته‌ی از آن می‌باشد و در نتیجه‌ی آن، تمدن بشری شکل خواهد گرفت. بنابراین اگر علوم انسانی متکی بر مکتب فلسفه  الهی باشد، چرایی آن، دارای توجیه الهی است اما اگر متکی بر مکاتب فلسفی مادی گرا همچون لیبرالیسم یا کمونیسم باشد، صرفاً با دلایل مادی و انسان محور توجیه می‌گردد.

اگرچه فلسفه ی غرب انسان را محور همه ی علوم می داند اما امروزه شاهد ناکامی انسان در عرصه های مختلف علوم انسانی هستیم زیرا این موجود محدود، نیازمند اتصال به یک منبع نامحدود است تا احساس پوچی نکند و در دوران مختلف زندگی و در زمینه های گوناگون به بن بست نخورد.

در این مقاله به وضعیت تحول علوم انسانی در ایران و نقش تحقیقات علوم انسانی خواهیم پرداخت پس اگر می‌خواهید در این زمینه اطلاعاتی به‌دست آورید، تا آخر این مقاله با ما همراه باشید. اگر خودتان نیز بخواهید در این زمینه با کاهش هزینه تولید محتوا انجام دهید، پیشنهاد ما انتخاب سایت رایا مارکتینگ می‌باشد.

تحول در علوم انسانی

وضعیت تحول علوم انسانی در ایران

موضوعی که اخیراً در کشور ما مطرح شده‌است، تحول در علوم انسانی (Humanities) و اسلامی سازی علوم انسانی است. زیرا ما داعیه دار تشکیل حکومت و تمدن متکی بر دین اسلام و الهیات هستیم. نکته‌ای که باید به آن اشاره کرد این است که تشکیل تمدن اسلامی نیازمند طی سلسله‌ای از امور است که مبدأ آن فلسفه اسلامی است. یعنی ابتدا باید فلسفه اسلام به درستی بیان شود و چرایی هر علم و بخصوص علوم انسانی در پرتو خدایی بودن علوم تبیین شود و در نتیجه‌ی آن به مرحله ی اخر یعنی تمدن اسلامی رسید.

علت تأکید بر اسلامی سازی علوم انسانی آن است که علوم انسانی که در حال حاضر در کشور ما وجود دارد متکی بر تعالیم غرب است و از فلسفه‌ی مادی گرا ناشی می‌گردد. غرب  فلسفه‌ی علم را ماده و انسان می‌داند و علوم خود را طبق آن تقسیم بندی و تدوین کرده و تمدن غرب نیز نتیجه این فرآیند است اما ما چون فلسفه امور را خدا و الهیات می دانیم پس باید علومی نشأت گرفته از این مکتب الهی را برای بشر فراهم کنیم و در نتیجه‌ی علوم انسانی اسلامی با منشأ الهی، تمدن اسلامی را پایه گذاری کنیم.

تمدن امروز، بی تمدنی است و انسان از بعد الهی خود دور گشته و بعضی از جنبه‌های زندگی‌اش با سایر موجودات تفاوتی ندارد زیرا صرفا جسم و جنس معیار است نه روح متعالی انسان. بنابراین انسان عصر حاضر گمشده‌ای دارد که تمدن غرب دیگر توانایی پاسخگویی به آن را ندارد و اگر ما ادعای آن را داریم که اسلام به عنوان دین کامل، پاسخگوی نیاز های بشر است باید فلسفه‌ی اسلام، علوم انسانی اسلامی و در نتیجه تمدن اسلامی را به جهان امروز عرضه کنیم.

تحول در علوم انسانی

امروزه تحول در علوم انسانی یک نیاز مبرم است زیرا انسان امروز دارای نیازمندی‌هایی است که دیگر علوم انسانی موجود، پاسخگوی آن نیست. انسان رشد کرده و جنبه‌های تاریک وجودی اش نمایان گشته بنابراین علومی هم که با انسان مرتبط است و با زندگی او سرو کار دارد باید به همین نسبت به روز شود وگرنه دیگر برای انسان کاربردی ندارد.

 

نقش تحقیقات علوم انسانی

همه‌گیری ویروسی که زندگی ما را متحول کرده‌است، احساس بحران را تقویت کرده‌است که سال‌ها در آموزش عالی نفوذ کرده‌است. اما در حالی که ممکن است اکنون به نظر برسد دانشگاه‌ها در آستانه تحولی هستند که مدت‌ها پیش‌بینی می‌شود، این فقط یکی از جنبه‌های شرایط گسترده‌تر بحران سیستمی است که ممکن است اوایل قرن بیست و یکم را تعریف کند. به نظر می‌رسد که سیستم‌های اکولوژیکی، اقتصادی، سیاسی و سایر سیستم‌هایی که از زندگی سازمان‌یافته بشر پشتیبانی می‌کنند، برای تغییرات سریع و آشفته آماده هستند.

در زمان‌های معمولی، علوم انسانی تمایل دارند ارزش خود را با عباراتی خاص برای رشته‌های خود شناسایی کنند. هر چند مفید و روشن‌کننده باشد، آنها را به سمت تدوین وضعیت استثنایی برای مدارس و بخش‌ها سوق می‌دهد. این زمان‌ها نیز عادی نیست. در این لحظه فرصتی برای بازگشت به یک سوال اساسی پیدا می‌کنیم: هدف یک دانشگاه و اجزای تشکیل دهنده آن چیست و در لحظه عدم اطمینان عمیق چه ارزشی برای جامعه فراهم می‌کند؟

به شما پیشنهاد می‌کنیم مقاله "تولید محتوا برای تحول در علوم انسانی" را نیز مطالعه کنید تا در این زمینه دید قوی و کاملی به‌دست آورید.

نقش تحقیقات علوم انسانی

یک بیماری همه گیر، مانند یک بحران زیست محیطی، می‌تواند هدف یک دانشگاه را هم واضح‌تر و هم مبهم‌تر کند. همه حوزه‌های علوم انسانی در این لحظه صداهای مهمی برای ارائه دارند و دیدگاه‌هایی را ارائه می‌کنند که قابل تفکیک از یکدیگر نیستند. دانش علمی و فنی برای درک بیولوژی یک بیماری و در نتیجه اقدامات سیاستی و درمان‌های مورد نیاز برای توقف آن حیاتی است. علوم اجتماعی عوامل انسانی مؤثر بر انتشار ویروسی و عوامل اجتماعی که تأثیرات آن را شکل می‌دهند را روشن می‌کند. علوم انسانی می‌تواند پاسخ‌های فردی و جمعی ما را به این لحظه بی‌نظیر اطلاع دهد و شکل دهد، و ما را با خودآگاهی جدید، حس مشترک هدف، و شناخت دقیق‌تر حیاتی‌مان به جلو هدایت کند.

تحقیقات علوم انسانی ارزش‌های خاصی را به پیش می‌برد و اشکال جدیدی از دانش را ایجاد می‌کند و آنچه را که در مورد جهان می‌دانیم تغییر می‌دهد. می‌تواند چارچوب‌های جدیدی برای درک معنای ارزش در زندگی جمعی ما فراهم کند. به طور خاص، تحقیق انسان‌گرایانه حداقل دو پاسخ سازنده را در زمان معاصر ما ارائه می‌دهد: مسیر بازآفرینی شخصی و جمعی در مواجهه با آسیب، چالش و تغییر، و همچنین طیف وسیعی از گزینه‌ها برای تأمل انتقادی و آینده بلند مدت آموزش فشرده در برنامه‌ها چندین مزیت مهم را به دانش‌آموزان و از طریق آنها به جامعه به طور کلی می‌دهد:

ایجاد مهارت‌های اساسی حیاتی

دوره‌ها از طریق تأمل انتقادی (Critical Reflection) به دانش‌آموزان این امکان را می‌دهد تا دیدگاهی نسبت به این لحظه به دست آورند و آن را در متن دیگر لحظات بحرانی در زمان‌ها و مکان‌های مختلف قرار دهند، درک کنند که مردم چگونه درباره آنها فکر کرده‌اند و نوشته‌اند، و از هنرها برای بازگرداندن یک لحظه استفاده کنند. احساس جامعه انسانی مولد مهارت‌های همدلی انتقادی و گفت‌وگو که دانش‌آموزان در کلاس‌ها به دست می‌آورند به آن‌ها این امکان را می‌دهد که به طور مؤثرتری با دیگران درگیر شوند.

ایجاد مهارت‌های اساسی حیاتی

و همانطور که نمونه‌هایی از شیوه‌های دیگر زندگی را می‌بینند، وقتی با چالش‌های جدیدی روبرو می‌شوند، بهتر می‌توانند خارج از چارچوب فکر کنند. هر دوی این مجموعه مهارت‌ها، در حالت ایده‌آل، انعطاف‌پذیری آن‌ها را افزایش می‌دهند. نوشتن و گفتار مؤثر به آنها توانایی انتقال دانش خود را به دیگران می‌دهد.

 

شناخت و پیمایش معضلات اخلاقی

رشد فردی و مشارکت ما را ملزم می‌کند که در طول زندگی‌مان با ارزش‌ها و پرسش‌های معنا دست و پنجه نرم کنیم، و دوره‌های فلسفه، تاریخ، ادبیات و هنر، دانش‌آموزان را به فکر کردن درباره چنین مشکلاتی چه در زمان بحران و چه در زمان‌های عادی نسبی، به چالش می‌کشد.

 

ارزیابی ارزش و نقش مناسب فناوری و نوآوری

در حالی که نوآوری خود جزء ضروری دانشگاه است، دروس تحول علوم انسانی حلقه تفسیر و تأمل انتقادی را می‌بندد، و به دانشجویان این امکان را می‌دهد تا نقش محوری روزافزون فناوری و سایر محصولات علمی را ارزیابی کنند و نقاط قوت و ضعف خود را در شکل‌دهی ارتباط و جامعه انسانی معاصر ما ارزیابی کنند.

 

پژوهش انسان گرایانه تفسیری

چه در تاریخ، فلسفه، ادبیات، هنر، یا مطالعات میان رشته‌ای، لنزهای انتقادی در مورد چگونگی توسعه و رشد گسست‌ها در جوامع انسانی ارائه می‌دهد. از طریق تحلیل انتقادی (Critical Analysis) تولیدات فرهنگی و گفتمان‌هایی که جنسیت، نژاد، و طبقه را می‌سازند، چنین پژوهشی می‌تواند به پل زدن و ترمیم این گسست‌ها کمک کند. این دانش آموزان را برای تفسیر ادعاهای متضاد حقیقت و مبارزه با واقعیت‌های تنوع اجتماعی، فرهنگی و قومی مجهز می‌کند.

پژوهش‌های انسان گرایانه با پرسش‌های اساسی جامعه نیز دست و پنجه نرم می‌کند. رشته‌های علوم انسانی، همراه با بینش‌های علوم اجتماعی، به ما این امکان را می‌دهند که روی سؤالات بزرگی که در زمان‌هایی بزرگ‌تر به نظر می‌رسند، کار کنیم:

پژوهش انسان گرایانه تفسیری

• چگونه در رفتار خود بین حقوق و تعهدات تعادل برقرار کنیم؟

• چگونه می‌توانیم از طریق زبان، هنر و فن‌آوری با یکدیگر ارتباط بهتری برقرار کنیم تا بتوانیم به طور مؤثر با هم کار کنیم، بدنه سیاست را بازسازی کنیم، و جامعه خود و نحوه درک آن را دوباره شکل دهیم؟

• چه دانشی را می توانیم در درک خود از جوامع بین المللی و جایگاه خود در چشم انداز جهانی و فراملی به ارمغان بیاوریم؟

• چه چیزی می‌توانیم از گذشته و حال جوامع دیگر بیاموزیم که می‌تواند به ما در درک مشکلات عمده‌ای که در دنیای خود با آن روبرو هستیم کمک کند؟

 

سخن آخر

علوم انسانی رشته‌های دانشگاهی هستند که جنبه‌های جامعه و فرهنگ انسانی را مطالعه می‌کنند. امروزه علوم انسانی بیشتر به عنوان هر رشته تحصیلی خارج از آموزش حرفه‌ای، ریاضیات و علوم طبیعی و اجتماعی تعریف می‌گردد. علوم انسانی از روش‌هایی استفاده می‌کند که اساساً انتقادی یا نظری هستند و دارای یک عنصر تاریخی قابل توجه هستند. علوم انسانی شامل مطالعه زبان های باستانی و جدید، ادبیات، فلسفه، تاریخ، باستان شناسی، مردم شناسی، جغرافیای انسانی، حقوق، دین و هنر است.

در صورتی‌که قصد داشته‌باشید در زمینه تحول در علوم انسانی تولید محتوا انجام دهید، به شما پیشنهاد می‌کنیم سایت رایا مارکتینگ را انتخاب کنید تا سفارش خود را با حفظ کیفیت و رعایت اصول سئو تحویل بگیرید.